از دوستی به نام سروه

 

 

"با من سخن بگو"

 

 

 

با من سخن بگو!

حتی اگر خیال می کنی که من

معنای ژرف  غمی تلخ را

از واژه های غم انگیز تو نمی فهمم

با من سخن بگو!

که دلم تنگ همدلی ست،

از لحظه ای که هیچکس مرا نخواند،

از لحظه ای که هیچکس  به من نگفت

"با من سخن بگو"

با من سخن بگو!

حتی اگر خیال می کنی که من

هیچ از نگاه تو از حرف های نو نمی دانم

با من سخن بگو! با من سخن بگو!

با من که درد را

با من که حسرت و غم این زندگی سرد را

شاید نه از نگاه تو اما

به قدر روزنه ی کوچک دلم احساس کرده ام...

 

 

شعری زیبا از علی شریعتی عزیز

 

نیاز

 

 

وقتی که دیگر نبود ،

من به بودنش نیازمند شدم.

وقتی که دیگر رفت ،

من در انتظار آمدنش نشستم.

وقتی که دیگر نمی توانست

 

 مرا دوست بدارد ،

من او را دوست داشتم.

وقتی که او تمام کرد ،

من شروع کردم .

وقتی او تمام شد ،

من آغاز شدم .

و چه سخت است تنها متولد شدن!

مثل تنها زندگی کردن..!

مثل تنها مردن ..!

ارتباط مستقیم با ریاست محترم دانشگاه جناب دکتر رزاقی

با سلام خدمت دوستای هم دانشکده ای عزیز

ریاست محترم دانشگاه به همراه هیئت رئیسه محترم به زودی به دانشکده ما تشریف فرما

میشوند.میخواهیم برای آنکه اعتراض خودمان را از نحوه و سیستم مدیریتی دانشکده به

گوش ریاست دانشگاه برسانیم،پیامکی با متن زیر به شماره ۳۰۰۰۷۴۰۶ بفرستیم.این اقدام

نوعی نظر سنجی حساب میشود.امیدواریم شما دوستان عزیز مارا در این مورد تنها

نگذارید.اگر با ما هم صدا هستید یا علی.به امید حل شدن مشکلات دانشکده!

 

باسلام
جناب دکتر رزاقی
لطفا به وضع مدیریتی دانشکده پرستاری رسیدگی کنید

جلسه پرسش و پاسخ .......... پر! (متاسفم)

 

امروز،دوشنبه،3اسفند،جلسه ای تحت عنوان پرسش و پاسخ از طرف

 

معاونت فرهنگی دانشکده و با همکاری جمعی از نمایندگان دانشجویان

 

 برگذار شد که متاسفانه توسط ریاست دانشکده به حاشیه کشیده شد و به

 

 هم خورد!

 

 

 

 

این جلسه که به دلیل ممانعت ریاست دانشکده از تبلیغ این جلسه و نا

 

مناسب بودن زمان جلسه و همچنین سابقه ای که این سیستم مدریت در

 

 برگذاری این جلسات داشت با استقبال خوبی از طرف دانشجویان روبرو

 

 نشد!

 

 

 

 

ریاست دانشکده با بی شرمی تمام و با بکارگیری حرفای زشت و زننده

 

و نقش بازی کردن در یک خیمه شب بازی از قبل طراحی شده،دانشجویان

 

 منتقد،از جمله مجری جلسه را از جلسه اخراج کرد که این عمل باعث شد

 

 همه دانشجویان حاضر در جلسه،جلسه را ترک کنند!

 

 

 

 

این مدیر دیکتاتور صفت ،به جای گوش دادن و پاسخ دادن به سوالهایی که از

 

طرف دانشجویان مطرح می شد ، با جیغ کشیدن و داد زدن و توهین به

 

دانشجویان جلسه را به هم زد!

 

 

 

 

ریاست دانشکده با این حرکات و رفتارش نه تنها به دانشجویان بلکه به

 

 اساتید و مربیان حاضر در جلسه هم توهین کرد!

 

 

 

 

مدتی می شد که دانشجویان با ریاست دانشکده و نوع مدیریت ایشون

 

 مشکل داشتند و با برگذاری این  جلسات سعی در حل این مشکلات و

 

 همچنین مشکلات  صنفی دانشکده بودندکه با این عمل زشت ریاست

 

  دانشکده،همه امید ها به یاس تبدیل شد!

 

 

 

 

مطمئنا با این حرکت ریاست دانشکده ، دانشجویان فعال و تشکلهای

 

دانشکده بیکار نخواهند نشست وضمن محکوم کردن این حرکت زشت،

 

موضوع را با ریاست دانشگاه در میان خواهند گذاشت تا درباره تعویض

 

 ریاست دانشکده فکر ویژه ای بشود.

 

 

بمب گذاری در دانشکده پرستاری و مامایی شهید بهشتی!!!

 
ادامه نوشته

عید باستانی سپندارمذگان بر همه عشاق ایرانی مبارک!!!

 

ادامه نوشته

شعر زیبای اخوان در توصیف پرستار

 

پرستار

شب از شبهاي پاييزي ست


از آن همدرد و با من مهربان شبهاي شك آور


ملول وخسته دل گريان و طولاني


شبي كه در گمانم من كه آيا بر شبم گريد ، چنين همدرد


و يا بر بامدادم گريد ، از من نيز پنهاني


من اين مي گويم و دنباله دارد شب


خموش و مهربان با من


به كردار پرستاري سيه پوشیده پيشاپيش ،‌ دل بركنده از بيمار


نشسته در كنارم ، اشك بارد شب


من اينها گويم و دنباله دارد شب . . .

 

فضای مسموم!!!

 عکس ازwww.khabaronline.ir/news-12458.aspx

 

ادامه نوشته

آزمون شماره یک(طنز)

 

طراح سوالات:گروه وبلاگی دانشکده

*دانشجوی عزیز خواهشمندیم سوالات زیر را با دقت بخوانید و سپس جواب دهید!!!

(اصلا نگران نباشین،سوالها خیلی راحت هستند،این جوابها هستند که خیلی سخت هستند!)

 

سوالات در ادامه مطلب. . .

 

 

 

ادامه نوشته

از. . . . . . .علی. . . . .شریعتی

  

به من تکیه کن!

 

من تمام هستی ام را دامنی می کنم تا تو

 سرت را بر آن نهی!

 

تمام روحم را آغوشی میسازم تا تو در آن از 

 هراس بیاسایی!

 

تمام نیرویی را که در دوست داشتن دارم،دستی می کنم تا چهره و

 گیسویت  را نوازش کند!

 

تمام بودن خود را زانویی میکنم تا برآن به خواب روی!

 

خود را،تمام خود را به تو می سپارم تاهرچه بخوایی از آن بیاشامی،از آن

 برگیری،هر چه بخواهی از آن بسازی،هر گونه بخواهی باشم!

 

از این لحظه مرا داشته باش!                   علی شریعتی